اینجا همه چی هست!!!
این وبلاگ مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران است
|
||
پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:, :: 10:28 :: نويسنده : poya&soroush
هرگز زود قضاوت نکن مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ سالهاش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس میکرد فریاد زد: پدر نگاه کن درختها حرکت میکنن. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. و از پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار میکرد، متعجب شده بودند. باران میبارد، آب روی من چکید. پسرتان پزشک مراجعه نمیکنید؟ مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر میگردیم. امروز پسر من برای اولین بار در زندگی میتواند ببیند !!!نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان |
||
![]() |